اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کرم کردن

نویسه گردانی: KRM KRDN
کرم کردن . [ ک َ رَ ک َ دَ ] (مص مرکب )مرحمت کردن . از روی لطف و مهربانی دادن . (ناظم الاطباء ذیل کرم کن ). لطف کردن . مهربانی کردن :
گفت کرم کن که پشیمان شدیم
کافر بودیم و مسلمان شدیم .

نظامی .


خدای را چه توان گفت شکر و فضل و کرم
بدین کرم که دگر باره کرد بر عالم .

سعدی .


کرم کن چنان کت برآید ز دست
جهانبان در خیر بر کس نبست .

سعدی (بوستان ).


کرم کن که فردا که دیوان نهند
منازل بمقدار احسان دهند.

سعدی (بوستان ).


منعم که نظر به حال درویش کند
چندانکه طمع کند کرم بیش کند.

سعدی .


ز دلبرم که رساند نوازش قلمی
کجاست پیک صبا گر همی کند کرمی .

حافظ.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.