اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کرنب

نویسه گردانی: KRNB
کرنب . [ ک َ ن َ / ک ُ ن ُ ] (ع اِ) صاحب قاموس چغندر گفته است . (آنندراج ). چغندر، و گفته اند نوعی از آن شیرین تر و شاداب تر از قنبیط است و بری آن تلخ است . (از اقرب الموارد). چغندرو یا نوعی از آن و یا کلم . (ناظم الاطباء). چکندر یانوعی از آن شیرین تر و تازه تر از قنبیط که درشت ترین کلم است و کرنب دشتی تلخ باشد دو درهم سوده ٔ عروق آن با شراب تریاق است گزیدگی افعی را. (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
کرنب . [ ک َ ن َ ] (اِ) دارویی کشنده ٔ سگ است و به تازی قاتل الکلب یا بقلةالانصار گویند. (ناظم الاطباء). دارویی است که چون به سگ دهند سگ ...
کرنب . [ ک َ رَمْب ْ ] (اِ) صورتی دیگر از کلمه ٔ کلم است . کلم است که در طعام کنند و آن را کرنبا و کرم نیز گفته اند. (آنندراج ). کلم . (ناظم ا...
کرنب الماء. [ ک َ رَ مْبُل ْ ] (ع اِ مرکب ) نیلوفر. (قانون ابن سینا چ تهران ص 214) (فهرست مخزن الادویه ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.