اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کره

نویسه گردانی: KRH
کره . [ ک ُ رِ ] (اِخ ) کُزِن ۞ (سرزمین صبح آرام ) ۞ شبه جزیره ای در شمال شرقی آسیاست و در مشرق چین مابین دریای ژاپن و دریای زرد. منطقه ای است کوهستانی و در شمال آن هوا سردتر است ، بطوری که رودخانه های آن در زمستان منجمد می شود. پاره ای از قسمتهای آن پوشیده از جنگل است . سواحل کره از مراکز عمده ٔ صید ماهی است . برنج ، گندم ، جو، باقلا، توتون ، پنبه و ابریشم در آنجا بعمل می آید. معادن مهم آن عبارتند از: زغال سنگ ، گرانیت ،آهن ، روی و طلا. کره از نظر سیاسی به دو قسمت تقسیم شده است . 1- کره ٔ شمالی دارای 9 ایالت به وسعت 127158 کیلومتر مربع و 11میلیون جمعیت و پایتختش پیونگ یانگ است . شهرهای مهم آن : هونگ نام ، هام هونگ و ونسان . 2-کره ٔ جنوبی شامل 7 ایالت به وسعت 93634 کیلومتر مربع و 28میلیون جمعیت و پایتخت آن سئول است . شهرهای مهم آن عبارتند از: پوزان ، تانگو، موکپو و اینچون . ساکنین آن کره ای ، چینی و ژاپونی و دین مردم بودائی ، کنفوسیوسی ، مسیحی و بت پرستی است . کره قرنها جزو امپراطوری چین بود و در سال 1895 م . مستقل شد، پس از جنگ میان روسیه و ژاپن بتصرف ژاپن درآمد و در سال 1910 م . ضمیمه ٔ خاک ژاپن شد. در 1943 روزولت و چرچیل و چیانکایچک با استقلال آن موافقت کردند. در 1945 م . هنگام جنگ دوم جهانی توسط نیروی متفقین اشغال شد، شمال آن را نیروهای شوروی و جنوب آن را سپاهیان ایالات متحده اشغال کردند. بنابراین به دو منطقه ٔ شمالی و جنوبی تقسیم شد و کره ٔ شمالی دارای رژیم کمونیستی و کره ٔ جنوبی دارای رژیم جمهوری شد. در 1950 م . نیروهای کره ٔ شمالی به کره ٔ جنوبی حمله بردند و پس از یک رشته جنگهای شدید شورای امنیت طی قطعنامه ای به کره ٔ شمالی اخطار کرد تا نیروهای خویش را به آن سوی مدار 38 درجه عقب بکشد و چون کره ٔ شمالی اعتنا نکرد، نیروهای امریکا به کمک کره ٔ جنوبی شتافتند و 26 کشور عضو سازمان ملل هم نیروی نظامی امدادی به کره ٔ جنوبی فرستادند. جنگ یکسال ادامه داشت و سرانجام پس از چند ماه مذاکره در ژوئیه 1952 م . پیمان ترک مخاصمه به امضا رسید.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
نیم کره . [ک ُ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) نصفی از کره ٔ زمین ۞ : نیم کره ٔ شمالی . نیم کره ٔ جنوبی .- نیم کره ٔ مغز ؛ هر یک از دو قسمت چپ و راست مغز...
هفت کره . [ هََ ک ُرَ / رِ ] (اِ مرکب ) هفت آسمان را گویند. (برهان ).
کره کاب . [ ک ُ رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قیلاب اندیمشک . کوهستانی و گرمسیر است و 500 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
کره بند. [ ](اِخ ) قریه ای است یک فرسنگ بیشتر در مغرب هفت جوش ، واقع در ناحیه ٔ انگالی دشتستان . (فارسنامه ٔ ناصری ).
کره دان . [ ] (اِخ ) قریه ای است یک فرسنگی تل بیضا. (از فارسنامه ٔ ناصری ).
کره زده . [ ک َ رَ/ رِ زَ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) متکرج . سفیدک زده . کپک زده . (یادداشت مؤلف ). رجوع به کره و کره زدن شود.
کره سنی . [ ک ُ رِ س ُن ْ نی ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای هفتگانه ٔ بخش سلماس شهرستان خوی که در شمال بخش واقع شده است . حدود آن : از شمال...
کره سیاه . [ ک ُرْ رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش حومه شهرستان بهبهان . 168 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
کره گیری . [ ک َ رَ / رِ ] (حامص مرکب ) عمل گرفتن کره (مسکه ) از شیر یا دوغ . (یادداشت مؤلف ).
کره گیری . [ ک ُرْ رَ / رِ ] (حامص مرکب ) عمل گرفتن کره از مادیان . کره گرفتن . کره کشی کردن .
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۸ ۶ ۷ ۸ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.