اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کره تاز

نویسه گردانی: KRH TAZ
کره تاز. [ ک ُرْ رَ / رِ ] (نف مرکب ) دواننده ٔ کره . کره سوار. (فهرست شاهنامه ٔ ولف ) :
بشد گرد چوپان و دو کره تاز
ابا زین و پیچان کمند دراز.

فردوسی .


چنین داد پاسخ که ای نامدار
یکی کره تازم دلیر و سوار.

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.