گفتگو درباره واژه گزارش تخلف کری بنده نویسه گردانی: KRY BNDH کری بنده . [ ک َ ب َ دَ / دِ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) خربنده : خری آبکش بود و خیکش دریدکری بنده غم خورد و خر می دوید. نظامی .رجوع به کَری ّ، کرا و کراء شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود