کساد پذیرفتن
نویسه گردانی:
KSAD PḎYRFTN
کساد پذیرفتن . [ ک َ / ک ِ پ َ رُ ت َ ] (مص مرکب ) کساد شدن . کاسد شدن . بی رواج و بی رونق شدن . کسادی یافتن : نرخ صندل من کساد پذیرد بروم و به حیلت صندلها از وی جدا کنم . (سندبادنامه ص 3).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.