اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کساد شدن

نویسه گردانی: KSAD ŠDN
کساد شدن . [ ک َ / ک ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) ناروان شدن بازار. (مجمل اللغة). انحماق . (تاج المصادر). بی رونق شدن . کاسد شدن . از رواج افتادن . از رونق افتادن . || ارزانی و کم قیمتی کالا و مال التجاره و داد و ستد نشدن در بازار و تنزل تجارت . (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.