کسب
نویسه گردانی:
KSB
کسب . [ ک َ / ک ِ ] (ع مص ) ورزیدن . (از منتهی الارب ). طلب روزی کردن و ورزیدن برای اهل خود. (ناظم الاطباء). الفغدن . الفنجیدن . (یادداشت مؤلف ). روزی جستن و رسیدن به روزی . (منتهی الارب ). || سود بردن از مالی . (از ناظم الاطباء). طلب کردن و سود بردن مال و علم را. (از اقرب الموارد). جلب نفع و دفع ضرر و این فعل برای خدای تعالی بکار نرودکه او منزه از جلب نفع و دفع ضرر است . (از تعریفات ). || جمع کردن . (از اقرب الموارد). گرد آوردن . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). حاصل کردن . (غیاث اللغات ). جمع کردن چیزی را و فراهم آوردن آنرا. (از ناظم الاطباء). || چیزی به مشقت پیدا کردن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 81). بدست آوردن با رنج . || ورزانیدن کسی را مال (منتهی الارب ) (آنندراج ). ورزانیدن کسی را با سود برد از مال . (ناظم الاطباء). حاصل کردن چیزی کسی را. (تاج المصادر بیهقی ). کسب کردن و حاصل کردن چیزی کسی را. (المصادر زوزنی ) (ازاقرب الموارد). و این فعل با دو مفعول متعدی شود گویند کَسَب َ زیداً مالا و علماً. (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
کسب اندوز. [ ک َ اَ ] (نف مرکب ) کسب اندوزنده . مال ورز.
کسب اندوزی . [ ک َ اَ ] (حامص مرکب ) عمل کسب اندوز که از کار و حرفه اندوخته کند. اندوختن با ورزیدن و اشتغال . مال ورزیدن : به زور و زرق کسب...
کسب نمودن . [ ک َ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) کسب کردن . تحصیل کردن . بدست کردن . بدست آوردن : آنچه تو کسب نمایی ز برای دگریست آسیا را ...
قشلاق کسب . [ ق ِ ک ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان آورزمان حومه ٔ شهرستان ملایر واقع در 20 هزارگزی شمال راه اتومبیل رو کسب به جوکاره و همدان . مو...
عباس آباد کسب . [ ع َب ْ با دِ ک ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آورزمان شهرستان ملایر. واقع در 21هزارگزی شمال شهر ملایر و 5 هزارگزی خاور راه شو...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
کثب . [ ک َ ] (اِخ ) رودباری است مر طی را. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء).
کثب . [ ک َ ث َ ] (ع اِ) نزدیکی . یقال رماه من کثب . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
کثب . [ ک َ ث َ ] (اِخ ) موضعی است به دیار طی . (منتهی الارب ).
کثب . [ ک ُ ث َ ] (ع اِ) ج ِ کُثبَة. (منتهی الارب )(اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به کثبة شود.