گفتگو درباره واژه گزارش تخلف کشتگان نویسه گردانی: KŠTGAN کشتگان . [ ک ُ ت َ / ت ِ ] (اِ) جمعکشته . کشته ها. (ناظم الاطباء). مقتولین : عاشقان کشتگان معشوقندبرنیاید ز کشتگان آواز. سعدی (گلستان ).- کشتگان زنده ؛ کنایه از شهیدان است . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه واژه معنی کشتگان کشتگان . [ ک ُ ت َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بم پشت بخش مرکزی شهرستان سراوان واقع در 105هزارگزی جنوب خاوری سراوان کنار مرز پاکستان کوهس... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود