کشتن کردن
نویسه گردانی:
KŠTN KRDN
کشتن کردن . [ ک ُ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کشتن . بقتل رساندن .قتل کردن . کشتار کردن : غلامان تیر انداختن گرفتند... و پیادگان بدان قوت به برج بررفتن گرفتندبه کمندها و کشتن کردند سخت عظیم . (تاریخ بیهقی ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.