اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کشت و زاد

نویسه گردانی: KŠT W ZʼD
کشت و زاد. [ ک ِ ت ُ ] (ترکیب عطفی ، اِمص مرکب ) کاشتن وزادن . نطفه و تخم افکندن و نتاج آوردن :
مرا کشت و زادیست در طینت دل
که حاجت به حوا و آدم ندارم .

خاقانی .


کشت و زاد از پی بیشی غلامانش کنند
چار مادرکه در این نه پدر آمیخته اند.

خاقانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.