گفتگو درباره واژه گزارش تخلف کشتی شمار نویسه گردانی: KŠTY ŠMAR کشتی شمار. [ ک َ / ک ِ ش ِ / ش ُ ](ص مرکب ) ملاح . کشتیبان . (ناظم الاطباء) : چو نزدیک آن ژرف دریا رسیدمر او را میان و کرانه ندیدبفرمود تا مرد کشتی شماربسازد به کشتی ز دریا گذار.فردوسی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود