اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کشتی کش

نویسه گردانی: KŠTY KŠ
کشتی کش . [ ک َ ک َ ] (نف مرکب ، اِ مرکب ) کشنده و برنده ٔ کشتی . کشتیبان . ملاح . (از برهان ) :
به دریا و خشکی ز کشتی کشان
هر آنکس که داد از شگفتی نشان .

اسدی .


یکی گفت دیگر ز کشتی کشان
که دیدم دگر ماهیی زین نشان .

اسدی .


بفرمان کشتی کش چاره ساز
جهانجوی از آن سیلگه گشت باز.

نظامی .


|| کنایه از مردم شرابخواره و باده پرست . (از برهان ) (ناظم الاطباء) :
کرده طلب کشتی دریافشان
کشتی رز داد بکشتی کشان .

امیرخسرو.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
کشتی‌ برده کش. کشتی‌ باری بزرگی که از قرن هفدهم تا قرن نوزدهم برای حمل برده‌ ساخته یا تبدیل به بده کش شدند. چنین کشتی هایی به نام «گینه من» نیز شناخته...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.