کش رفتن
نویسه گردانی:
KŠ RFTN
کش رفتن . [ ک َ / ک ِ رَ ت َ ] (مص مرکب ) دزدیدن با زبردستی و چالاکی . به مهارت و چابکی دزدیدن که کسی نبیند. با زرنگی و چربدستی در حضور کس یا کسانی دزدیدن .
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
کش و قوز رفتن . [ ک َ / ک ِ ش ُ رَ ت َ ] (مص مرکب ) کش و قوس رفتن . (یادداشت مؤلف ).
کش و قوس رفتن . [ ک َ / ک ِ ش ُ ق َ رَ ت َ ] (مص مرکب ) دست دادن حالتی که در آن آدمی دستهای خود را از دو جانب بکشد و پشت و گردن بپیچد به ...