اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کش و فش

نویسه گردانی: KŠ W FŠ
کش و فش . [ ک َ ش ُ /ک َش ْ ش ُ ف َ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) کر و فر. دبدبه وجاه و جلال . شأن و تجمل . (از آنندراج ) :
ما مرید جبه ودستار و کش و فش نه ایم
نیست واعظ جز نبی و آل پاکش پیر ما.

واعظ (از آنندراج ).


|| (اِ صوت ) خش و خش . خش و فش .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.