کعب البقر
نویسه گردانی:
KʽB ʼLBQR
کعب البقر. [ ک َ بُل ْ ب َ ق َ ] (ع اِ مرکب ) کعب گاو باشد. چون آن را بسوزانند و با سکنجبین بیاشامند سپرز بگدازد و محرک شهوت باشد و بر برص طلا کنندنافع بود و اگر با عسل بسرشند مفرح دل بود و بدن فربه کند و جگر را قوه دهد و شربتی از وی سه مثقال بودو چون در چشم کشند روشنائی دهد. (یادداشت مؤلف ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.