اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کعر

نویسه گردانی: KʽR
کعر. [ ک َ ] (ع مص ) پرشکم گردیدن کودک از بسیارخواری . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۵۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۵ ثانیه
کار دراز کردن . [ دِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کار دراز گرفتن . کنایه از سخت و دشوار گردانیدن کار. (آنندراج ) : چو آئی سوی کشور خویش بازمکن کار کوتا...
کار ناپسندیده . [ رِ پ َ س َ دی دَ / دِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کُوَفان . (منتهی الارب ). عمل غیر ممدوح . نامطلوب .
گرم کار بودن . [ گ َ م ِ دَ ] (مص مرکب ) با کوشش و علاقه به کاری مشغول بودن . رجوع به گرم کار شدن شود.
ناآزمودگی کار. [ زِ / زْ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) کارناآزمودگی . بی تجربگی . نامجرب بودن . نداشتن مهارت : غِرَّة و غرارَة؛ ناآزمودگی کار. (منتهی الا...
کار بازگذاشتن . [ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) تسلیم کاری به کسی . محول کردن کار به کسی : کار خود گر به خدا بازگذاری حافظای بسا عیش که با بخت خدا...
کار بازافتادن . [اُ دَ ] (مص مرکب ) انفساخ . (لغت ابوالفضل بیهقی ).
بن کار خوردن . [ ب ُ ن ِ خُوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از اندیشه نمودن بجهت عاقبت و انتها و پایان کار باشد. (برهان ) (آنندراج ) (رشیدی )...
در فرهنگ کوچه -بازار یعنی کسی را به هیچ و پوچ مشغول و گرفتار کردن، دنبال نخود سیاه فرستادن مشغول کردن شخص با کار بیهوده به صورتی که خود از بیهودگی ...
خراب شُدن (دستگاه الکتریکی)، بی ثمر شُدن
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.