اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کفر

نویسه گردانی: KFR
کفر. [ ک َ ] (ع مص ) ۞ فروگرفتن چیزی را. کفر علیه کفراً؛ فروگرفت آن را. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). پوشیدن . (ترجمان القرآن ) (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ) (غیاث ) (دهار). پوشیدن و پنهان کردن چیزی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مستور کردن . پنهان ساختن و پوشیدن . (از اقرب الموارد). کفر درعه بثوبه ؛ پوشانید زره خود را به جامه و پوشانید آن را در وی . (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
کفر. [ ک ُ ف ُ ] (اِ) کپور و آن قسمی ماهی باشد. (یادداشت مؤلف ) و رجوع به کپور شود.
کفر. [ ک ُ ] (ع مص ) ۞ ناسپاسی کردن . (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ) (دهار). انکار کردن و پوشاندن نعمت خداوند را. (از اقرب الموارد). نا...
کفر. [ ک َ ] (ع اِ) ده و قریه . (ناظم الاطباء). ده . (منتهی الارب ). قریه . ج ، کفور. (از اقرب الموارد). قریه و آن در اسماء امکنه آید. (فرهنگ ...
کفر. [ ک ِ ] (ع اِ) سیاهی شب و تاریکی آن . (منتهی الارب ). تاریکی شب و سیاهی آن . (ناظم الاطباء). سیاهی شب . (از اقرب الموارد). || تاریکی ...
کفر. [ ک َ ف َ ] (ع اِ) عقاب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). عقاب یعنی عقبه های کوه . گردنه های کوه (از اقرب الموارد) (از تاج العروس ). ||...
کفر. [ ک َ ف ِ ] (ع اِ) کوه بزرگ یا پشته ای ازکوه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از تاج العروس ) (از اقرب الموارد). ج ، کَفِرات . (از اقرب ...
کفر. [ ک ُ ف ُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ کفور. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به کفور شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.