کلا
نویسه گردانی:
KLA
کلا. [ ک ِ ] (ع اِ) لفظ موضوع برای معنی تثنیه و در این حالت بدون اضافت مستعمل نمی شود. (غیاث ) (آنندراج ). هردو. (منتهی الارب ): علی کلاالتقدیرین ، برهردو تقدیر.
واژه های همانند
۲۱۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
قادی کلا. [ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهات آمل . (ترجمه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 153).
قادی کلا. [ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهات فرح آباد. (ترجمه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 161).
قادی کلا. [ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهات هزارجریب . (ترجمه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 166).
صورت کلا. [ رَ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دالو بخش مرکزی شهرستان آمل . در 15 هزارگزی شمال خاوری آمل در دشت واقع است . هوای آن معتدل ، ...
طبقه کلا. [ طَ ب َ ق َ ک َ ] (اِخ ) موضعی است از نیافت در هزارجریب مازندران . (سفرنامه ٔ استرآباد و مازندران تألیف رابینو ص 123 بخش انگلیسی )...
طوله کلا. [ ل َ ک َ ] (اِخ ) نام دیهی از توابع آمل مازندران . (مازندران و استراباد تألیف رابینو ص 114). دهی است از دهستان دشت سر بخش مرکزی ...
قرآن کلا. [ ق ُرْ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بابل کنار بخش مرکزی شهرستان شاهی . واقع در 25500گزی جنوب باختری شاهی و 11000گزی باختر شیرگ...
قصاب کلا. [ ق َص ْ صا ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مشهدگنج افروز بخش مرکزی شهرستان بابل در 90000 گزی جنوب بابل . موقع جغرافیایی آن دشت و ...
قصاب کلا. [ ق َص ْ صا ک َ ] (اِخ ) ده کوچکی از دهستان لاله آباد بخش مرکزی شهرستان بابل در 22000 گزی جنوب باختری بابل و 2000 گزی شمال شوسه ...
جلیل کلا. [ ج َ ک َ ] (اِخ ) از دیه های نوراست . (ترجمه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 149).