کلاً
نویسه گردانی:
KLA
کلاً. [ ک ُل ْ لَن ْ ] (ع ق ) در فارسی قید بکار رود. همگی . همه . طراً. تماماً. بتمامی . یکسره . یکباره . بالمرة. بالتمام . مقابل بعضاً. قاطبة. جمیعاً.کافةً. چنانکه : «کلاً ام بعضاً» (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
واژه های همانند
۲۱۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
علوی کلا. [ ع ِل ْ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان علوی کلا از بخش مرکزی شهرستان نوشهر واقعدر 6 هزارگزی باختر المده و یک هزارگزی جنوب راه ش...
علوی کلا. [ ع ُل ْ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دابو از بخش مرکزی شهرستان آمل واقع در 9 هزارگزی شمال آمل و در کنار رودخانه ٔ هراز. ناحیه ا...
علوی کلا. [ ع ُل ْ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قشلاق کلارستان بخش چالوس شهرستان نوشهر واقع در 3 هزارگزی باختر چالوس و یک هزارگزی باختر ...
غیاث کلا. [ ک َ ] (اِخ ) محله ای است در آمل . رجوع به مازندران واسترآباد تألیف رابینو چ 1336 ص 153 شود. در فرهنگ جغرافیایی ایران چنین آمده...
فراش کلا. [ ف َرْ را ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کچرستاق بخش مرکزی شهرستان نوشهر، واقع در 9هزارگزی باختر المده و 1500گزی شوسه ٔ المده به...
قادی کلا. [ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهات آمل . (ترجمه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 153).
قادی کلا. [ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهات فرح آباد. (ترجمه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 161).
قادی کلا. [ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهات هزارجریب . (ترجمه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 166).
صورت کلا. [ رَ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دالو بخش مرکزی شهرستان آمل . در 15 هزارگزی شمال خاوری آمل در دشت واقع است . هوای آن معتدل ، ...
طبقه کلا. [ طَ ب َ ق َ ک َ ] (اِخ ) موضعی است از نیافت در هزارجریب مازندران . (سفرنامه ٔ استرآباد و مازندران تألیف رابینو ص 123 بخش انگلیسی )...