گفتگو درباره واژه گزارش تخلف کلغی دار نویسه گردانی: KLḠY DʼR کلغی دار. [ ک َ ] (نف مرکب ) کاکلی . قنبرانی . قنبرانیة. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا): دجاجة قنبرانیة؛ ماکیان کلغی دار. (منتهی الارب ). و رجوع به کلغی شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود