اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کلکل کردن

نویسه گردانی: KLKL KRDN
کلکل کردن . [ک َ ک َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پر حرفی کردن . سر هم را درد آوردن از پرگویی . (فرهنگ فارسی معین ) :
نیست یک مو چو عقل بر سرشان
پیش از این فوقیا مکن کلکل .

فوقی (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.