اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کلوخ کوب

نویسه گردانی: KLWḴ KWB
کلوخ کوب . [ ک ُ ] (نف مرکب ) کوبنده ٔ کلوخ . که کلوخ کوبد. || (اِ مرکب ). تخماق . (ناظم الاطباء). آلتی است که مزارعان بدان کلوخ کلان را بکوبند و بشکنند. (غیاث ). سنگی بر سر دسته ٔ چوبین استوار کرده که با آن کلوخ و نخاله ٔ گچ و جز آن کوبند. تخماق . مِفَضَّه . مدقه . مِرزَبَّه . مِردَس . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : به دست یکی چوبی و در بغل آن دیگر کلوخ کوبی . (گلستان ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.