اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کله

نویسه گردانی: KLH
کله . [ ک ُ ل َ / ل ِ ] (اِ) خوره . (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کُلی (بیماری ) شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
کلة. [ ک ُل ْ ل َ ] (ع اِ) مؤنث کُل ّ. (منتهی الارب ). تأنیث کل است و گویند: کلة امراءة، همانگونه که گویند: کل امری ٔ . (از اقرب الموارد)....
کلة. [ ک َل ْ ل َ ](ع ص ) کارد کند. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.