کله
نویسه گردانی:
KLH
کله . [ ک َل ْ ل َ / ل ِ ] (ص ) بمعنی بی وفاو بی حقیقت و هرجایی هم آمده است . (برهان ). بی وفا و بی حقیقت و ناراست و مکار و هرجایی . (ناظم الاطباء).
- بی کله ؛ راست و باحقیقت و باوفا. (ناظم الاطباء).
|| مستبد. || آنکه هرجایی نباشد. (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۲۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
کلة. [ ک ُل ْ ل َ ] (ع اِ) مؤنث کُل ّ. (منتهی الارب ). تأنیث کل است و گویند: کلة امراءة، همانگونه که گویند: کل امری ٔ . (از اقرب الموارد)....
کلة. [ ک َل ْ ل َ ](ع ص ) کارد کند. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).