اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کله انداختن

نویسه گردانی: KLH ʼNDʼḴTN
کله انداختن . [ ک ُ ل َه ْ اَ ت َ ] (مص مرکب ) کنایه از شادی کردن و خوشحالی نمودن و فریاد زدن از روی شوق و انتعاش خاطر باشد دربدست آمدن چیزی که مردمان همه طالب آن باشند. کله برانداختن . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کلاه انداختن . کنایه از شادی کردن به جهت بدست آمدن چیزی دلخواه . خوشحالی کردن . (فرهنگ فارسی معین ) :
دید او را کله انداخت ماه .

امیرخسرو (از فرهنگ رشیدی ).


و رجوع به کلاه انداختن و کله برانداختن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.