کله بنددار
نویسه گردانی:
KLH BNDDʼR
کله بنددار. [ ک ُ ل َه ْ ب َ ] (نف مرکب ) آنکه کله بند بر سر گذارد. (فرهنگ فارسی معین ) : آنچ کوتاه نظران بی عقلان مازندرانی بودند گله ای از ایشان کله بندداران کار یک کس نکند. (جهانگشا ج 2 ص 234). و رجوع به کله بند شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.