کله معلق زدن
نویسه گردانی:
KLH MʽLQ ZDN
کله معلق زدن .[ ک َل ْ ل َ / ل ِ م ُ ع َل ْ ل َ زَ دَ ] (مص مرکب ) سر رابر زمین گذاشتن و معلق زدن . (فرهنگ فارسی معین ). سربر زمین نهادن و پایها برافراشتن و به پشت بر زمین آمدن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). معلق زدن . سر رابه زمین گذاشتن و پا را به بالا آوردن و غلطیدن از سویی به سوی دیگر. (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمالزاده ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.