اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کلیله

نویسه گردانی: KLYLH
کلیله . [ ک َ ل َ / ل ِ ] (اِخ ) نام شغالی که قصه ٔ او در کتاب کلیله و دمنه مشهور است . (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). || کلیله و دمنه . و کلیله و دمنه از جمله کتبی است که از سانسکریت به پهلوی و از پهلوی به وسیله ٔ عبداﷲبن المقفع به تازی و از تازی نخستین بار به فرمان نصربن احمد به نثر دری و سپس از روی همان ترجمه بوسیله ٔ رودکی به شعر پارسی درآمد و آنگاه در اوایل قرن ششم یک بار دیگر با نثر منشیانه ٔ بلیغ ترجمه ٔ دیگری از آن ترتیب یافت که کلیله و دمنه ٔ بهرام شاهی است و بدست ابوالمعالی نصراﷲبن محمدبن عبدالحمید منشی صورت گرفته است . (از تاریخ ادبیات ایران تألیف صفاج 2 ص 948).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
این واژه در سنسکریت: کلیله kalila (پر، سرشار، لبریز، مملو) می باشد.***فانکو آدینات 09163657861
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.