کما
نویسه گردانی:
KMA
کما. [ ک َ / ک ِ / ک ُ ] (اِ) بزباز را گفته اند که عربان بسباسه خوانند، گویند پوست جوزبو است . (برهان ) (آنندراج ). بزباز و پوست جوزبو که بسباسه نیز گویند. (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
کمع. [ ک ِ ] (ع مص ) همخوابه . || زمین هموار پست میانه برآمده اطراف . || زمین پست مغاک پا سپرده . || قبا. || کرانه ٔ وادی . (منتهی الا...
کمع. [ ک َ م َ ] (ع اِ) گره ران . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
کمع.[ ک َ م ِ ] (ع ص ) مرد سست رای فرمانبر هر کس . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).