کمال الدین
نویسه گردانی:
KMAL ʼLDYN
کمال الدین . [ ک َ لُدْ دی ] (اِخ ) عبدالواسع النظامی پسر جمال الدین مطهر باخرزی ، در فن انشاء و تحریر مکاتیب و مناشیر مهارت کامل داشت و در اوایل جلوس سلطان حسین بایقرا همت بر تألیف وقایع و حالات او گماشت امابه سبب تشبیهات و استعارات مبالغه آمیز، سلطان حسین نپسندید و تألیف آن را به عهده ٔ دیگری واگذار کرد مصاحب خواجه نظام الملک و فرزندان او بود و بنام ایشان ترسلات تألیف کرده و در دیباچه ٔ بعضی از آنها، ایشان را مدح کرده است (از حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 339).
واژه های همانند
۵۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
کمال الدین . [ ک َ لُدْ دی ] (اِخ ) ابوحفص عمربن احمدبن هبةاﷲ حلبی (586 - 660) فقیه و محدث . و رجوع به ابن العدیم و عمربن احمدبن هبةاﷲ شود...
کمال الدین . [ ک َ لُدْ دی ] (اِخ ) ابوشجاع زنجانی . رجوع به ابوشجاع کمال الدین زنجانی شود.
کمال الدین . [ ک َ لُدْ دی ] (اِخ ) ابوعمر الابهری وزیر طغرل بن ارسلان . (حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 532).و رجوع به ابوعمر ابهری و دستور الوزرا ...
کمال الدین . [ ک َ لُدْ دی ] (اِخ ) احمدبن عمربن احمد... رجوع به احمدبن عمربن احمد شود.
کمال الدین . [ ک َ لُدْ دی ] (اِخ ) احمدبن عمربن شیبانی ... رجوع به احمدبن عمر شیبانی شود.
کمال الدین . [ ک َ لُدْ دی ] (اِخ ) احمدبن عیسی العسقلانی معروف به ابن القلیوبی . و رجوع به ابن القلیوبی شود.
کمال الدین . [ ک َ لُدْ دی ] (اِخ ) پیغو ملک ... رجوع به پیغو شود.
کمال الدین . [ ک َ لُدْ دی ] (اِخ ) ثابت بن محمد القمی . از وزرای مسعودبن محمدبن ملکشاه بود و پس از مدتی وزارت معزول و کمال الدین محمد خازن...
کمال الدین . [ ک َ لُدْ دی ](اِخ ) جعفربن ثعلب بن جعفر الادفوی مکنی به ابوالفضل (685 - 748 هَ . ق .). رجوع به جعفربن ثعلب ... شود.
کمال الدین . [ ک َ لُدْ دی ] (اِخ ) حبیش بن ابراهیم بن محمدالتفلیسی . رجوع به حبیش تفلیسی شود.