اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کم اوفتادن

نویسه گردانی: KM ʼWFTADN
کم اوفتادن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) به ندرت و دیر پیدا شدن . کمتر یافته شدن . کمتر بدست آمدن :
افتاده ٔ تو شد دلم ای دوست دست گیر
در پای مفکنش که چنین دل کم اوفتد.

سعدی .


- کم اوفتادن مراد در کمند ؛ به سختی برآورده شدن آرزو :
کسی را که همت بلند اوفتد
مرادش کم اندرکمند اوفتد.

(بوستان ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.