گفتگو درباره واژه گزارش تخلف کمرتاب زدن نویسه گردانی: KMRTAB ZDN کمرتاب زدن . [ ک َ م َ زَ دَ ] (مص مرکب ) (در کشتی ) فن کمرتاب را بکار بردن . (فرهنگ فارسی معین ) : در مخالف که ترا گفت که سر خواب بزن کوه اگر بر سرت افتاد کمرتاب بزن . (فرهنگ فارسی معین ).و رجوع به ماده ٔ قبل شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود