اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کمر شکستن

نویسه گردانی: KMR ŠKSTN
کمر شکستن . [ ک َ م َ ش ِ ک َت َ ] (مص مرکب ) مغلوب شدن . تاب و توانایی را از دست دادن . طاقت تحمل را از دست دادن . || مغلوب کردن . تاب و توان کسی را از بین بردن :
لطفت کمر عتاب بشکست
در پای فلک شباب بشکست .

ملاقاسم مشهدی (آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.