کم کم
نویسه گردانی:
KM KM
کم کم . [ ک ُک ُ ] (اِ) زعفران . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). اسم هندی زعفران است . (فهرست مخزن الادویه ). || ریگ روان . (از برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || بمعنی ریگستان معرب قم گویند و معروف است . (آنندراج ). || قمقمه و کوزه و ابریق . (ناظم الاطباء). آفتابه . فارسی است و قمقم نوعی آوند معرب آن است . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا): قمقم ،سبو و کم کم که آوندی است معرب است . (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۱۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
بی کم و کسر. [ ک َ م ُ ک َ ] (ص مرکب ،ق مرکب ) کامل . بی نقصان . بی هیچ کمی . بی هیچ کاهش .
بی کم و بیش . [ ک َ م ُ ] (ص مرکب ، ق مرکب ) بدون زیاده و کم . عیناً.
بی کم و کاست . [ ک َ م ُ ] (ص مرکب ، ق مرکب ) بی نقصان یعنی کامل و متمم . (آنندراج ).
کم کوت [گام گوت] بضم کاف و سکون میم و ضم کاف دوم و سکون واو و تاء مثناه فوقانیه لغت فرنکی است بمعنی صمغ درخت کوت زیرا که کم در لغت ایشان بمعنی صمغ است...
بی کم و زیاد. [ ک َ م ُ ] (ص مرکب ، ق مرکب ) بدون زیاده و نقصان . بدون عیب . کاملاً و بالتمام . درست و صحیح . (ناظم الاطباء).
کم و بیش گشتن . [ ک َ م ُ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) کم و زیاد شدن : چو روزی نخواهد کم و بیش گشت نشاید به همت کم اندیش گشت . امیرخسرو.پس زانو من...
پای کم داشتن از. [ ک َ ت َ اَ ] (مص مرکب ) حریف نشدن با. برابری نکردن با. برنیامدن با. (از ملحقات برهان قاطع).
اچ آی وی - کنایه از بیماری اچ آی وی - دراین بیماری گویچه های سفید کم می شوند و بدن انسان به علت از دست دادن گویچه های سفید که محافظین قلعه ها هستند م...
چالش و نبرد با بیماری اچ آی وی
دزبان کنایه از گویچه ی سفید است و دژ کنایه از بدن است