اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کمین گرفتن

نویسه گردانی: KMYN GRFTN
کمین گرفتن . [ ک َ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) کمین کردن . (فرهنگ فارسی معین ) :
به لشکر چنین گفت شاه زمین
نباید که گیرند هرزه کمین .

فردوسی (از آنندراج ذیل کمین ).


و رجوع به کمین کردن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.