اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کند

نویسه گردانی: KND
کند. [ ک َ ] (اِخ ) از نواحی خجند است و به «کند بادام » معروف است به سبب فراوانی بادام آن که پوسته ٔ نازک دارد و با مالیدن دست مقشرشود. (از معجم البلدان ). نام دهی است در ماوراءالنهر بر طریق کاشغر که بادام خوب از آنجا آورند. (برهان ) (ناظم الاطباء). نام دهی است از خجند. (غیاث ). دهی است از ده های خجند در راه کاشغر که بادام خوب در آن می شود کند بادام گویند. (فرهنگ رشیدی ). دهی در راه کاشغر که بادام او مشهور است . (جهانگیری ). یا کند بادام ، از نواحی خجند است و معنای آن قریةاللوز است چه لوز (بادام )، بدان جای بسیار بود. (مراصد از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و از آنجاست سدیدالدین عمیدالملک کندی ، ممدوح سوزنی . (یادداشت ایضاً) :
سدیدالدین عمیدالملک کندی
که شاخ نخل بخل از بیخ کندی .

سوزنی .


تو مغز کند بادامی و مادام
به مغز آرد بها بادام کندی .

سوزنی (از یادداشت ایضاً).


بادام دو چشم تو به عیاری و شوخی .
صدبار به هرلحظه در کند شکسته .

سوزنی (از یادداشت ایضاً).


نی چو دو چشم تو است گر بکنی نیم خیز ۞
زیر دو مشکین کمان نقش دو بادام کند.

سوزنی (از یادداشت ایضاً).


رجوع به کند بادام شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۶۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
تازه کند شجاع الدوله . [ زَ ک َ دِ ش ُ عُدْ دَ ل َ ] (اِخ ) دهی از دهستان اواوغلی بخش حومه ٔ شهرستان خوی است که در 4هزارگزی شمال خاوری خوی ...
تازه کند باغچه بلاغی . [ زَ ک َ دِ چ َ ب ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان ارشق بخش مرکزی شهرستان مشکین شهر است که در 35هزارگزی شمال مشکین شهر و 17هزا...
تازه کند اسماعیل آباد. [ زَ ک َ دِ اِ ] (اِخ ) دهی از دهستان مشکین خاوری بخش مرکزی شهرستان مشکین شهر است که در 20هزارگزی شمال خاوری مشکین ...
« قبلی ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ ۱۴ ۱۵ ۱۶ صفحه ۱۷ از ۱۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.