اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کندة

نویسه گردانی: KND
کندة. [ ک ِ دَ ] (ع اِ) پاره ای از کوه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). قطعه ای از کوه . (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
صاف و پوست کنده . [ ف ُ ک َ دَ / دِ ] (ص مرکب ، از اتباع ) صریح . آشکارا. روشن . بی کنایت . صاف و ساده . بی پرده . و رجوع به صاف و ساده شود.
پاک و پوست کنده . [ ک ُ ک َ دَ / دِ ] (ص مرکب ) صریح (گفتار).
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.