گفتگو درباره واژه گزارش تخلف کنه نویسه گردانی: KNH کنه . [ ک َن ْ ن َ / ن ِ ] (اِ) پلیته ٔ چراغ بود. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 507). فتیله ٔ چراغ . پلیته . (فرهنگ فارسی معین ) : کنه رادر چراغ کرد سبک پس در او کرد اندکی روغن .رودکی (از لغت فرس اسدی چ اقبال ص 507). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه واژه معنی کنة کنة. [ ک ِن ْ ن َ ] (ع اِ) کِن ّ. پوشش هر چیزی و پرده ٔ آن . ج ، اَکنان . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). هر چیزی که بدان چیزی رانگاه دارن... کنة کنة. [ ک ُن ْ ن َ ] (ع اِ) کنه . سایبان . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). پیچه یعنی پوشش بالای در خانه یا سایبان بالای در. (منتهی الارب ... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود