کنه
نویسه گردانی:
KNH
کنه . [ ک َن ْ ن َ ] (اِخ ) کلنه . (قاموس کتاب مقدس ). و رجوع به کلنه در همین لغت نامه و ایران باستان ج 1 ص 445 شود.
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
کنه . [ ک َ ن َ / ن ِ ] (اِ) جانوری که بر بدن گوسفند و شتر و گاو و خر و سگ امثال اینها چسبد و مانند شپش خون خورد و به عربی قراد گویندش و اگر ...
کنه . [ ک َن ْ ن َ / ن ِ ] (اِ) پلیته ٔ چراغ بود. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 507). فتیله ٔ چراغ . پلیته . (فرهنگ فارسی معین ) : کنه رادر چراغ ک...
کنه . [ ک ُن ْه ْ ] (ع اِ) گوهر هر چیزی و پایان آن و اندازه و هنگام و وجه و روی آن و از این فعلی مشتق نمی شود.(از منتهی الارب ) (از آنندرا...
گل کنه. [gel kaneh] محل استخراج خاک. در منطقه بنادکوک یزد حفره ای است به ابعاد تقریبی 100 متر در 200 متر به عمق میانگین 15 متر که طی سالیان به دست بشر...
گل کنه. [gel kaneh] محل استخراج خاک. در منطقه بنادکوک یزد حفره ای است به ابعاد تقریبی 100 متر در 200 متر به عمق میانگین 15 متر که طی سالیان به دست بشر...
موی کنه . [ ک َ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) منقاش . موکنه . موی کن . موچین . موی چینه . منتاخ . (از یادداشت مؤلف ). و رجوع به موی چینه و موی چین و موی...
کِ نِ ه. روکش دیوار گچی را برای سفیدکاری دوباره با نک کلنگ خراش دادن در گویش کازرونی(ع. ش)
در لغت به معنی دعایی برای محافظت فرد از بلایا توسط خداوند است . در استعاره توسط کسانی استفاده می شود که به دلیل باور های اعتقادی به همه بخصوص نزدیکان ...
در لغت به معنی دعایی برای محافظت فرد از بلایا توسط خداوند است .
در استعاره به معنی : می دانم شما به من کم لطفی می کنید یا خواهید کرد ، اما من از خداو...
کنة. [ ک َن ْ ن َ ] (ع اِ) زن پسر یا زن برادر. ج ، کَنائِن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (از دهار) (مهذب الاسماء...