اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کنیز

نویسه گردانی: KNYZ
کنیز. [ ک َ / ک ُ ] (اِ) بن و بیخ خوشه ٔ خرما و رطب . (برهان ) (ناظم الاطباء). کاناز. کناز. کنز. بن و بیخ خوشه ٔ خرما. (فرهنگ فارسی معین ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
کنیز. [ ک َ ] (اِ) پرستار و خدمتکار زنان باشد و به عربی جاریه خوانند. (برهان ). زن مملوکه و پرستار زنان . (غیاث ). خادمه و آن را برای تصغیر ک...
کنیز. [ ک َ ] (ع اِ) خرما که جهت زمستان در زنبیل و جز آن ذخیره سازند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.