اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کواکب خدم

نویسه گردانی: KWʼKB ḴDM
کواکب خدم . [ ک َک ِ خ َ دَ ] (ص مرکب ) که خادمان وی کواکب باشند. که ستارگان خدمتگزاران او باشند. || به مجاز،باشکوه . محتشم . با جلال و عظمت : سلیمان اقتدار کواکب خدم . (حبیب السیر جزو 4 از مجلد 3 ص 322).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.