اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کوبش

نویسه گردانی: KWBŠ
کوبش . [ ب ِ ] (اِمص ) عمل کوبیدن . کوفتن . (فرهنگ فارسی معین ) :
چنان کوبش گرز و کوپال بود
که دام و دد از بانگ بی هال بود.

اسدی (از فرهنگ فارسی معین ).


و رجوع به کوبیدن و کوفتن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.