اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کوچ فرمودن

نویسه گردانی: KWC FRMWDN
کوچ فرمودن . [ ف َ دَ ] (مص مرکب ) کوچ کردن (شاهان و بزرگان ). (فرهنگ فارسی معین ) :
چو روزی چند از عشرت برآسود
چو سیرآمد ز عشرت کوچ فرمود.

نظامی .


شهزاده غازان از مرو به جانب سرخس کوچ فرمود.(تاریخ غازان از فرهنگ فارسی معین ). غازان در اوایل ربیعالاول ... از قراتپه کوچ فرمود. (تاریخ غازان ص 16). رجوع به کوچ کردن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.