گفتگو درباره واژه گزارش تخلف کوچک وضعی نویسه گردانی: KWCK WḌʽY کوچک وضعی . [ چ َ / چ ِ وَ ] (حامص مرکب ) خرد و حقیر بودن . خرد و باریک اندام بودن : ز کوچک وضعی خود نال خوش صوت کشد دایم بزرگیها از این ساز.ملاطغرا (از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود