گفتگو درباره واژه گزارش تخلف کوچ نشین نویسه گردانی: KWC NŠYN کوچ نشین . [ ن ِ ](نف مرکب ) کوچ نشیننده . مهاجر. مستعمره نشین . || (اِ مرکب ) محل کوچ . مرکز مهاجرت . مستعمره . (فرهنگ فارسی معین ). کلنی ۞ . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود