کوچه
نویسه گردانی:
KWCH
کوچه . [ چ ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان کنگاور که در بخش کنگاور شهرستان کرمانشاهان واقع است و 320 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
واژه های همانند
۳۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
کوچه بند کردن . [ چ َ / چ ِ ب َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) سد و بند کردن سر کوچه ها. (فرهنگ فارسی معین ) : شهر را کوچه بند کرده به محارست مشغول شدند...
کوچه صدتومانی گذر خاطرهکوچه صدتومانی مرضیه موسوی عصرها که حجرهداران بازار به خانههایشان در کوچه صدتومانی برمیگشتند، مهترها اسب و قاطر را زین میکرد...
کوچه «صد تومنیها» در محله عودلاجان نیز جزو محدودههای اشرافی محسوب میشدند. چون در این کوچه اشخاص متمولی زندگی میکردند که قدرت خرید خانههای صد تومن...
خود را بهکوچهی علی چپ زدن = بهروی خود نیاوردن، دانسته و عمداً بهنفهمیدن، ندیدن، نشنیدن... زدن، بهدلیلی.
خود را بهکوچهی علی چپ زدن = بهروی خود نیاوردن، دانسته بهنفهمیدن، ندیدن، نشنیدن... زدن، بهدلیلی.