گفتگو درباره واژه گزارش تخلف کور راه نشین نویسه گردانی: KWR RʼH NŠYN کور راه نشین . [ رِ ن ِ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کوری که بر راه نشیند. نابینایی که بر سر راه نشیند. کور درمانده : فلک کبود و زمین همچو کور راه نشین کسی که ماه تو بیند رهد ز کور و کبود.مولوی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود