اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کورس

نویسه گردانی: KWRS
کورس . [ رَ / رْ / ک َ وَ ] ۞ (اِ) موی پیچیده و مجعد را گویند. (برهان ). موی پیچیده و گره دار که به عربی مجعد گویند و آن را پارسیان شیراز نیز کرنجی گویند. (آنندراج ) (انجمن آرا). موی پیچیده و مجعد. (فرهنگ فارسی معین ). کرس . کرسه . کورسه . (از حاشیه ٔ برهان چ معین ) (از فرهنگ فارسی معین ). || به معنی چرک و ریم هم آمده است . (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
کورس . (فرانسوی ، اِ) ۞ دو. دویدن . || مسابقه (اسبدوانی ). || مسافتی که طی کنند. (فرهنگ فارسی معین ).
کورس . [ رُ ] (اِخ ) تلفظ یونانی کورش است . (از حاشیه ٔ برهان چ معین ؛ ذیل کوروش ). رجوع به کورش و ذوالقرنین شود.
کورس .[ کُرْ ] (اِخ ) ۞ جزیره ای در بحر ابیض (مدیترانه ) و یکی از ایالتهای کشور فرانسه است و شهرهای عمده ٔ آن آژاکسیو ۞ (محل تولد ناپلئون...
دستبرد زدن، دزدیدن.
کشتیهای پاروئی که به فرمان پادشاه برای دستبرد به کشتیهای تجاری دشمنان فرستاده میشدند
کنت کورث . [ ک َ ] (اِخ ) کوین توس کورثیوس روفوس ۞ مورخ رومی که زمان زندگانیش محققاً معلوم نیست ولی ظن قوی این است که در قرن اول م...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.