کور ساختن
نویسه گردانی:
KWR SAḴTN
کور ساختن . [ ت َ ] (مص مرکب ) نابینا کردن . کور کردن . از نعمت بینایی محروم کردن : اِغْشاء؛ کور ساختن . تعمیة؛ کور ساختن . (منتهی الارب ). و رجوع به کور کردن شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.